فاعل الهی

واژه فاعل الهی بجای واژه‌های زیر بکار می‌رود:

اعطاء کننده، اعطاء کننده هستی معلول، اعطا کننده وجود، افاضه کننده، افاضه کننده وجود، افاضه کننده هستی، بخشنده وجود، سبب فاعلی حقیقی، سبب وجود، علت افاضه کننده، علت الهی، علت ایجاد، علت ایجاد کننده، علت ایجادی، علت پدید آورنده، علت فاعل الهی، علت فاعلی ( خاص )، علت فیاضه، علت معطی، علت مفید، علت مفیض، علت مفیضه وجود، علت موجده، علت وجود، علت وجود دهنده، علت وجود معلول، علت های هستی بخش، علت هستی بخش، علل الهی، علل ایجادی، علل پدید آورنده، علل فاعلی مفیض، علل مفیضه، علل موجده، علل وجود، علل هستی بخش، فاعل ( خاص )، فاعل انیات، فاعل بالحقیقه، فاعل حقیقی، فاعل معطی، فاعل مفیض، فاعل منشی ء، فاعل مؤثر، فاعل موجد، فاعل وجود، فاعل های الهی، فاعل های ایجاد کننده، فاعل های هستی بخش، فاعل هویات، فواعل الهیه، ما به الوجود، مبادی اکوان، مبادی الهی، مبادی پدید آورنده، مبادی مفیضه، مبادی موجودات، مبادی وجود، مبادی وجودی، مبدء آفریننده، مبدء افاضه کننده هستی، مبدء الهی، مبدء ایجاد، مبدء پدید آورنده، مبدء تکون، مبدأ معطی، مبدء موجودات، مبدء وجود، مبدء هستی بخش، مبدأ هویت، معطی وجود، مفید وجود، مفیض، مفیض وجود، منشاء ایجاد، موجد، موجد معلول، واقعیت دهنده، وجود دهندگی، وجود دهنده، وجود علت هستی بخش، هستی بخش موجودات